loading...
وبلاگ دانشجویی
ع ق بازدید : 38 جمعه 14 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

دستانم به گرمی دستان تو دل بسته است

قلبم با لحظه لحظه زندگی تو آواز می خواند

اگر کمی گوش کنی آوازش را خواهی شنید

این وجود توست که سبب دلگرمی این وجود خسته و بی روح می شود

کاش واقعا بودی و حضورت را لحظه ای

هر چند کوتاه

ا حساس می کردم

نور امید در دلم را خاموش کرده اند

نامسلمانم خواندند

مرا به تمسخر گرفتند

می دانم گناهکارم

ولی امید به رحمت تو دارم

شاید تو مرا ببخشایی

نمازم را سرد و خالی از عاطفه نامیدند

شکستن قلب خسته و دلگیرم را

تو دریچه ی امیدم بودی

که آن را از من خسته از این دنیا گرفتند

نمی دانی چه غمی بر دلم نشست

آنگاه که اهل آتشم خواندند

می دانند بزرگی و مهربان

اماااااااا...................

هیچ یک باور ندارند

آری !

به همین علت مرا جهنمی خواندند

 

برچسب ها دل نوشته های من ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    تست

    تست۱

    آمار سایت
  • کل مطالب : 81
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 8
  • بازدید کلی : 5,029
  • تست2

    یلقظیبلیلیبل 

    ثیلیقلیلللبلبلیسِسیلبشقلشنثدقلدشثقلدشثلقتشثدلشثل 

    شقلشیسقلثشقشثثشفثشثشقثقشث